رمان اوتای داستان مردی است که به دلیل نپذیرفتن سنتها و رسوم، از زادگاه خود رانده میشود. او که حالا به یک بوکسور حرفهای تبدیل شده و صاحب ثروت و شهرت است، به روستای خود باز میگردد. اما او از مردم روستای خود به دلیل رفتارهایشان و نحوه برخوردشان با او، دل خوشی ندارد. او برای کمک به آنها تنها یک شرط میگذارد: ازدواج با زیباترین دختر روستا.
داستان درباره مردی به نام اوتای است که به جرم نپذیرفتن سنتها از زادگاه خود اخراج میشود. با این حال، پس از مدتها، او به یک بوکسور حرفهای تبدیل شده و حالا به روستای خود بازگشته است. او در مقابل کمک به روستای خود یک شرط میگذارد: ازدواج با زیباترین دختر روستا. داستان در فضایی پر از تنشهای عشقی و درگیریهای درونی شخصیتها پیش میرود و با جذابیت خاص خود خواننده را به دنبال خود میکشاند.
اینکه پاشار موقع رسیدن شان در حیاط قدم میزد یعنی دیر کردشـان قابل توجه بوده، با این وجود برخورد آرام و مودبانهاش مقابل مادر زن، خواهرزنش قابل توجه بود. اولدوز هم دیگر در این مدت متوجه شده بود که در مقابل جمع هم محبت و هم خشمش کنترل شده است،
ولی خب اینکه سلام و احوالپرسی رو به جمع باشد و نگاه طرف دمی رویش نایستد،
کمی معنای متفاوت تری داشت که خوب می دانست برای فهمیدن علتش تا پشت در بسته ی واحد خودشان باید صبر کند.
خاله فاطمه شام پخته بود و به اصرار همه را داشت به شام دعوت میکرد که این بار علاوه بر نازیلا،
یاشار هم مخالفت کرد و گفت: – نه، دیروفته خاله. بمونه برا بعد.
اولدوز گوشهی ابرویش را انگشتی کشید و با شب بخیر کوتاهی از پلهها بالا رفت.
رد کردن دعوت خاله فاطمه از طرف یاشاری که خوب میدانست تا چه اندازه خاله اش در این امور حساس هست، زنگ هشدار بلندتری بود.
خب عملا یک دیرکرد یکی دو ساعته نمیتوانست عامل این جدیت یاشار باشد.
وارد خانه که شد، نفس پری کشید و کیفش را روی اولین مبل انداخت،
سمت یاشار که پشت سرش وارد شده و در با بسته بود، برگشت و گفت: – جات خالی، اینقدر گرم حرف شدیم که ساعت یادمون رفت…
اگر از خواندن رمان اوتای لذت بردید، پیشنهاد میکنیم که به رمانهای زیر نیز نگاهی بیندازید:
برای دسترسی به دنیای گستردهای از رمانهای جدید و به روز، به انجمن نودهشتیا بپیوندید. این انجمن مکانی است برای علاقهمندان به رمانهای ایرانی و خارجی که میتوانند آخرین آثار منتشر شده را دانلود و مطالعه کنند. برای عضویت در این انجمن، میتوانید روی لینک زیر کلیک کنید:
کلیک کنید برای عضویت در نودهشتیا
اگر شما نویسنده رمان اوتای هستید و از انتشار رمان خود در سایت نودهشتیا رضایت ندارید، میتوانید درخواست حذف رمان خود را ارسال کنید. تیم نودهشتیا به سرعت به درخواستهای شما رسیدگی خواهد کرد.