دانلود رمان ماساژور گنگستر مافیا… “مدو” وقتی امروز صبح از خواب بیدار شدم، هرگز انتظار نداشتم اولین مشتری ماساژ روز من، رئیس بدنام گنگستر مافیای بوستون، واکر مک مانوس باشه. انتظار نداشتم که جنایتکار جذاب و خطرناک و تبهکار مافیا به جای اون، پنجاه هزار دلار برای دادن ماساژ بهم پیشنهاد بده. غافلگیری ها همچنان در راهه. چون که واکر از یه جلسه ماساژ راضی نیست. ای وایِ من، نه. اون یه عمر کامل از اونا رو می خواد. با من. و اون به شنیدن کلمه «نه» عادت نداره…
_مدو، این در لعنتی رو باز کن وگرنه در رو خواهم شکست. اون از داخل آپارتمانش صدا میزنه: _ میخوام تو بری. من علاقه ای ندارم.
اصلا این باورم نمیشه. اون حتی منو نخواهد دید. انکار کردنش توی سینه ام رو داره زخمی میکنه، انگار که داره توی قفسه سینه ام رو سیخ میزنه.
_ببین، می دونم که از دست من ناراحتی، خوشگله، اما اگه می دونستم ممکنه صدمه ببینی، هرگز تو رو در اون مکان رها نمی کردم.
_من مسئولیتت نیستم. من می دونستم که رندال چطور آدمیه… من در تمام زندگیم از مردانی مثل اون طفره می رفتم. چیز جدیدی نیست.
تعجب می کنم که صدای خشم من ساختمان رو فرو نمی ریزه.
اون پشت در ادامه میده: _تصمیمات من متعلق به خودمه و وقتی اون چک رو از تو قبول کردم، تصمیم بدی گرفتم. حالا من اخراج شدم، بیکارم و شکسته شده ام.
اما ترجیح میدم اینطور باشم تا اینکه بذارم کسی ازم مراقبت کنه. من خودم می تونم این کار رو انجام بدم، من اینو خودم انجام خواهم داد.
سرم رو به در می کوبم. البته زنی که من دارم عاشقش میشم و میدونم که همین الانم توی راه عاشق شدنشم، وقتی من یه بی همه چیز مالکیت گرا و تصاحب گر و کنترل کننده هستم، یه مایل راه مستقل بودن داره.
اون یه رگه مستقل حدود یه مایل پهنا داره. از اینجا به بعد، آتش بازی دائمی بین من و این دختر خواهد بود، اما من هیچ راه دیگه ای ندارم…
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید