دانلود رمان عشق همین حوالیست به قلم مینا منتظری با لینک مستقیم
مشخصات رمان:
رمان عشق همین حوالیست داستان بهار و علیرضا است که در ابتدا رابطه خوبی با هم ندارند، اما همچنان به عنوان دو همخانه در کنار یکدیگر زندگی میکنند و در واقع یکدیگر را تحمل میکنند. پس از سفری به مشهد، بهار ایمیلی از یک فرد ناشناس دریافت میکند که بعداً متوجه میشود از طرف کیارش، عشق سابقش بوده. این پیام باعث میشود حالش خراب شود و با علیرضا دعوا کند. علیرضا که در تماس با کیارش بوده، به او میگوید که برای قرار ملاقات با کیارش برنامهریزی کرده است. اما در روز قرار، بهار متوجه میشود که کیارش به جرم قتل در زندان است. این اتفاق باعث میشود بهار به شدت دچار سردرگمی و بحران شود و داستان وارد مراحل جدیدی از پیچیدگیها و احساسات میشود.
با پریا و بقیه دخترا رفتیم سمت مردا… یه دایره درست کرده بودن و داشتن بچه های کوچیکو با توپ بازی سرگرم می کردن…
-ما هم بازی… ما هم بازی…
عمو بهرام گفت: پاشید برید ببینم… بازی مردونس! انگشت اشارمو گرفتم جلو صورتش و گفتم: آتیش میسوزونما! این تهدیدم همیشه کارساز بود… همه می دونستن اگه مطابق میلم عمل نکن دودمانشونو به باد میدم! البته این مال الان نبود… مال بچگیام بود که یه سرتق به تمام معنا بودم… تا اینو گفتم صدای خنده بلند شد… عمو محمود بود…
-تو هنوزم آتیش میسوزونی آتیش پاره؟! سرخ شدم و سرمو انداختم زیر… به جای من عمو بهرام جواب داد:
نه جناب مهندس… دوره ی آتیش پاره بودنش تموم شده! الان دکترا گرفته، شده وروجک! با دهان باز عمومو نگاه کردم…
-إ. . .عمو؟داشتیم؟! -خوب باید بدونن… یه وقت نیان سراغ وسایل محترقه… منظورش از وسایل محترقه من بودم که آتیش میسوزوندم! بی مزه… انقد از این شوخیاش بدم میومد که خدا میدونه… ولی هم عمو هم بابا هی از این شوخیا می کردن و خودشونم از خوشمزگی خودشون پخش زمین میشدن! حالم گرفته شده بود… رومو از عمو گرفتم و به طرف دیگه نگاه کردم که نگاهم با نگاه علیرضا گره خورد… برادرش نزدیک گوشش چیزی می گفت و اون با حرص نگاهم می کرد…
سرخ شده بود و خون خونشو می خورد… محلش نذاشتم و رومو کردم اونور… کم کم داشت حوصلمون از این بازی بچگونه سر میرفت که پریا گفت: بهار؟ بریم بیرون؟ انقد پسر ریخته اینجا که خدا میدونه!
رمان عشق همین حوالیست داستانی پیچیده و جذاب از روابط انسانی و احساسی است. در این داستان، شخصیتها با چالشها و مشکلات زندگی خود روبرو میشوند و هر کدام باید با مسائل عاطفی و اجتماعی خود کنار بیایند. اگر به داستانهایی با درونمایههای عاشقانه و پیچیدگیهای روابط اجتماعی علاقه دارید، این رمان برای شما مناسب است. این رمان همچنین نشان میدهد که چگونه میتوان در میان مشکلات زندگی، به دنبال خوشبختی و عشق واقعی بود.
برای دسترسی به هزاران رمان آنلاین و آفلاین، میتوانید اپلیکیشن نودهشتیا را نصب کنید. این اپلیکیشن به شما امکان میدهد تا رمانهای مختلف را به راحتی بخوانید و از آنها لذت ببرید.
اگر شما نویسنده رمان عشق همین حوالیست یا هر رمان دیگری هستید و از انتشار رمان خود در سایت نودهشتیا رضایت ندارید، میتوانید درخواست حذف رمان خود را ارسال کنید.