رمان دشمن عزیز داستان دلیله بیکر و میکن سینت است که از یکدیگر متنفرند. میکن زیبا و جذاب است، اما دلیله به خوبی میداند که برخلاف ظاهرش، اون شیطان است. دلیله متوجه میشود که میکن با خواهر کمی شرور او، سامانتا، در حال قرار است و این موضوع برایش عجیب نیست. بعد از مدتی، آنها از یکدیگر جدا میشوند و دلیله فکر میکند که دیگر مجبور نیست با دشمن قدیمیاش روبهرو شود. اما ده سال بعد، در یک روز عادی، میکن دوباره به زندگی دلیله وارد میشود و پیام میدهد.
دانلود رمان دشمن عزیز…
دلیله بیکر همیشه از میکن سینت متنفر بود. او میدانست که میکن برخلاف نامش، شخصی پیچیده و بدجنس است. بعد از اینکه میکن از خواهر دلیله، سامانتا، جدا میشود، دلیله خیال میکند که هیچگاه او را نخواهد دید. اما پس از ده سال، دشمن قدیمیاش دوباره وارد زندگیاش میشود. اکنون دلیله باید با گذشته خود و این حضور جدید کنار بیاید و در این بین، اتفاقات غیرمنتظرهای برای آنها رخ میدهد.
تا امروز نفهمیدم که چرا مامانم فکر میکرد اومدن میکن به خونه ما به عنوان بودن تو یه پناهگاه امن بود.
با توجه به اینکه تایم مورد علاقه اون تو خونه ما وقتی بود که سر به سر من میذاشت.
سرمو تکون میدم تا خاطرات گذشته رو از سرم بیرون کنم.
اگه زیادی به اونا فکر کنم باعث میشه بخوام فنجونمو به سمتش پرتاب کنم.
من الان دارم با فرشته عذابم زندگی میکنم. خاطرات گذشته باید تو گذشته بمونن.
میکن جوری با اخم بهم نگاه میکنه انگار داره تو سرش از یه سری مسائل سر در میاره شایدم داره خاطرات رو به یاد میاره.
بعضی وقتا فکر میکنم آیا اونم به خودش به عنوان طرف آسیب دیده تو گذشته فکر میکنه؟ قطعا یه زمانی میکرد.
هرچی که بود دستاشو رو سینه قفل میکنه و بهم میگه:
“داری سخت تلاش میکنی تا با خودت بجنگی و به مامانت زنگ بزنی سیب زمینی”
پوزخندی میزنم و لب پایینمو گاز میگیرم و در حالی که سرمو تکون میدم میگم: “اوکی آماده باش که مورد هجوم قرار بگیری”
اون فنجونش رو به سلامتی بالا میاره و میگه: “بزن بریم تو کارش”
دقیقا یه روز بعد از این مکالمه ست که مامانم و دوست صمیمیش جوجو به اینجا میان و با چشمای گشاد و دهن باز به اطراف نگاه میکنن.
مامانم میگه: خوب الان دارم میبینم که چرا دست از رویات برای رفتن به آسیا کشیدی.
چون داری تو همچین جایی کار میکنی. اینجا واقعا زیباست…
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا، هزاران رمان آنلاین و آفلاین را همزمان مطالعه کنید.
اگر شما نویسنده این رمان هستید و از انتشار آن رضایت ندارید، میتوانید درخواست حذف دهید.