رمان سرآغاز وارونگی داستان دختری است که از بیرون خوشبخت به نظر میرسد، اما در درونش دنیایی از درد و رنج نهفته است. او عاشق عکاس معروف قصه میشود، اما مسیر رسیدن به دل آوات، عکاس خوشچهره و پرطرفدار، پر از پیچوخمهای دشوار است. این رمان با پرداختن به چالشهای عاشقانه و اجتماعی، خواننده را به دنیایی پر از احساس و هیجان میبرد.
دانلود رمان سرآغاز وارونگی…
داستان دختری که ظاهر خوشبختی دارد، اما از درون پر از غم و اندوه است. این دختر به آوات، عکاس مشهور قصه، دل میبندد و تلاش میکند تا دل او را به دست بیاورد. اما آیا موفق میشود در برابر چالشهای این عشق ایستادگی کند؟
“هر کامنت باعث میشد که از حسادت بمیرم و زنده بشم. از تمام دخترهایی که توی پیجش بودند، متنفر بودم. دخترهایی که بیشتر از سیصدهزار از فالوورهاش رو تشکیل میدادند.
از تمام کامنتها و ابراز علاقهها بدم میاومد. از همه و همه بیزار بودم و خودخواهانه دلم میخواست همهشون بمیرند!
حس مالکیت به کسی داشتم که من رو نمیدید. این بزرگترین دردی بود که به جونم افتاده بود.
مثل همیشه بغض راه نفسم رو گرفت. آخر این درد من رو میکشت.
عکس رو ذخیره کردم تا فقط برای خودم باشه. نه لایکی ببینم، نه کامنتی، و نه اسم دختری. فقط و فقط برای خودم…
راستش رو بگم، کلاً از پیجش بیزار بودم. از پیجی که مخصوص شغلش بود و… یک جور تبلیغ کارش. یعنی خب من… از خیلی چیزها بدم میاومد.
اولیش، عکسهایی که توی پیجش میدیدم، عکس دخترهایی که بهعنوان مدل به سراغش میاومدند و قرارداد کاری میبستند، برام زجرآور بود.
از ژستهاشون… آرایشهاشون… مدل لباسهاشون… نگاههاشون… حتماً بوی عطر میدادند و من از بوی عطرهاشون هم بهشدت متنفر بودم.
-عطرین… کلاست دیر نشه؟
صدای مامان رو میشنیدم و نگاهم روی چشمهای درشت و کشیدهای که به من زل زده بودند، مونده بود.”
*
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراه خود، هزاران رمان آنلاین و آفلاین را بهصورت همزمان داشته باشید.
اگر شما نویسنده این رمان هستید و از انتشار آن در این سایت رضایت ندارید، میتوانید درخواست حذف دهید.
دانلود رمان سرآغاز وارونگی... دختری که به ظاهر خوشبخته اما از درون پر از درده و این دختر دل میبنده به آقای عکاس قصمون ولی آیا موفق میشه دل آوات مشهورو بدست بیاره؟