رمان میراث هوس، داستانی پرکشش از تصمیمها، عشقها و بازیهای پیچیدهای است که زندگی شخصیتها را دستخوش تغییرات اساسی میکند. مهین عبدی در این اثر، به زیبایی توانسته است لایههای مختلف انسانی را به تصویر بکشد. روایت داستان سرشار از احساس، چالشهای درونی و روابط پرتنش است که خواننده را به تأمل وا میدارد.
داستان میراث هوس با تصمیم بزرگ شخصیت اصلی، کمند، آغاز میشود. او خود را در میان بازیهای پیچیدهای مییابد که عشق، غرور و تصمیمهای گذشته و حال، نقشی پررنگ در آن ایفا میکنند. کمند با شجاعت وارد این بازی میشود، اما آیا میتواند از میان این چالشها سربلند بیرون آید؟ رمانی که روایتگر عشقی پرشور و تصمیماتی است که تأثیراتش تا آینده باقی میماند.
“**ماندانا هم به جمع دو نفرهی من و یگانه پیوست. کیف دستیام را از رگال برداشت.
- بگیر اینو کمند. گوشی، کیف پولت و یک سری وسایل دیگهت رو از پذیرایی جمع کردم گذاشتم روی میز عسلی.
اگه انقدر مطمئنی که فرزین میآد سراغت، پس معطلی فقط کار رو خراب میکنه. ولی من هنوزم میگم برنمیگرده!
کیف را گرفته و پوزخندی زدم و باز هم مطمئن گفتم: برمیگرده!
ماندانا و یگانه نگاهی به یکدیگر انداختند و من از اتاق بیرون زدم…
این خانه را با وسایلش اجاره کرده بودم و خودم کمی دیگر وسایل خریداری کرده بودم که جمع کردنشان چندان دردسری برایم نداشت.
گوشی، کیف پول و هر چه که بود را داخل کیف دستیام ریختم.
دو ساعتی طول کشید تا یگانه و ماندانا توانستند تمام وسایل را جمع و جور کنند و ماشینی گیر بیاورند برای تخلیه از این خانه!!
طبق قراردادم با صاحب خانه، حالا خانه آمادهی تحویل به او بود و من بایستی فردا ظهر کلیدها را تحویلش میدادم و مبلغ پیشپول را پس میگرفتم.
منی که در این مدت مدام در رفت و آمد بودم، هم به این خانه و هم خانهی پدری!- کمند پاشو دیگه! وانتی هم وسایل و بار زد. فقط خواهشاً زود ردشون کن بره که مامانمم سوال پیچم کنه. من یکی که نمیتونم زیاد دووم بیارم!!
همینجوری هم همین یک ذره وسایل و با هزار بدبختی میخوام بچپونم تو انباری خونهمون!!
نگاه از خانه گرفتم و سمت در خانه قدم برداشتم. کلیدها میان انگشتانم پیچ و تاب میخورد.- نهایت دو روز بمونه. بعدش میدم سمساری، یا چه میدونم، میگم بذار جلوی در بمونه!
نگاه هاج و واجش را احساس میکردم و کمی بعد هم لحن مبهوتش را…**”
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراه، هزاران رمان آنلاین و آفلاین را به صورت رایگان مطالعه کنید و از جدیدترین آثار لذت ببرید.
چنانچه نویسنده این اثر، مهین عبدی، از انتشار این رمان در سایت نودهشتیا رضایت ندارد، لطفاً درخواست خود را از طریق فرم تماس با ما ارسال فرمایید.