پست های ویژه
رمان نشون به اون نشونی از مرجان مرندی دانلود سریع و مستقیم
دانلود رمان نشون به اون نشونی از مرجان مرندی | نسخه کامل PDF
نام رمان: نشون به اون نشونی
نویسنده: مرجان مرندی
ژانر: عاشقانه
فرمت: PDF
مناسب برای: گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، سیستم، آیفون و…
درست یک روز قبل از عقد، وقتی ذوق سفره‌ی عقد نباتی رنگ و لباس پف‌دارم را می‌کردم، تو آمدی و با نشان دادن آن تکه کاغذ لعنتی همه چیز را به هم ریختی… قرار بود کنار هم روی صندلی‌های پوشیده از تور و گل و روبان بنشینیم… قرار بود برای همیشه به هم محرم شویم اما تو آمدی و گفتی یا خودم همه چیز را به هم بزنم یا فردا سر آن سفره‌ی عقد نباتی، من، دریا، می‌شوم اولین عروس بدون داماد…
رمان نشون به اون نشونی یکی از عاشقانه‌ترین داستان‌هایی است که با نثری روان و احساسی، قلب شما را لمس خواهد کرد. اگر به دنبال یک رمان احساسی و پر از هیجان هستید، این داستان را از دست ندهید.
داستانی احساسی که عواطف شما را درگیر خود می‌کند.
شخصیت‌پردازی قوی و دیالوگ‌هایی که واقعیت عشق و جدایی را به تصویر می‌کشد.
پیچیدگی‌های عاشقانه‌ای که خواننده را تا پایان همراه خود نگه می‌دارد.
اگر از این رمان لذت بردید، پیشنهاد می‌کنیم نسخه قانونی آن را خریداری کنید تا از نویسنده حمایت شود. با خرید نسخه اصلی، به نویسندگان انگیزه بیشتری برای نوشتن داستان‌های جذاب‌تر می‌دهید.
پس از مطالعه این رمان، حتماً نظر خود را در قسمت کامنت‌ها با ما به اشتراک بگذارید. آیا داستان شما را تحت تأثیر قرار داد؟ احساسات دریا را چطور توصیف می‌کنید؟ ما مشتاق خواندن نظرات شما هستیم!
در صورتی که نویسنده از انتشار این رمان در نودهشتیا ناراضی باشد، می‌تواند درخواست حذف آن را ارسال کند.
با جستجوی عبارت دانلود رمان نشون به اون نشونی در گوگل، سایت نودهشتیا را پیدا کرده و این رمان زیبا را دریافت کنید. ما همیشه بهترین و محبوب‌ترین رمان‌های عاشقانه را در اختیار شما قرار می‌دهیم.
📢 لینک دانلود رمان نشون به اون نشونی در نودهشتیا: خرید رمان
نام رمان: نشون به اون نشونی
نویسنده: مرجان مرندی
ژانر: عاشقانه
فرمت: PDF
مناسب برای: گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، سیستم، آیفون و...
درست یک روز قبل از عقد، وقتی ذوق سفره‌ی عقد نباتی رنگ و لباس پف‌دارم را می‌کردم، تو آمدی و با نشان دادن آن تکه کاغذ لعنتی همه چیز را به هم ریختی... قرار بود کنار هم روی صندلی‌های پوشیده از تور و گل و روبان بنشینیم... قرار بود برای همیشه به هم محرم شویم اما تو آمدی و گفتی یا خودم همه چیز را به هم بزنم یا فردا سر آن سفره‌ی عقد نباتی، من، دریا، می‌شوم اولین عروس بدون داماد...
