دانلود رمان شب های آفتابی من به قلم ستاره صولتی با لینک مستقیم – نسخه کامل
مشخصات رمان:
رمان شبهای آفتابی من داستان دختر مغروری به نام آفتاب است که با مشکلات زیادی روبهرو میشود. او با کمک شخصی، تلاش میکند از پستیها و بلندیهای زندگی عبور کند و در این مسیر حقایق جدیدی دربارهی خودش و شخصیتش به دست میآورد. آفتاب باید با زندگی اجباری و شرایط مختلف دست و پنجه نرم کند و برای یاد گرفتن و رشد، به درک جدیدی از خودش برسد.
آفتاب دختری مغرور و خودخواه است که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند. او با کمک شخصی به چالشهای زندگی پاسخ میدهد و در طول مسیر، حقایق جدیدی دربارهی خود کشف میکند. این مسیر پر از فراز و نشیبهای مختلف است که آفتاب را به آگاهیهای جدیدی میرساند که شاید برایش دیر باشد.
کامی اخم کرد و کنار مهتاب نشست و یه دسته از موهاشو کشید که باعث شد مهتاب بلند بشه. ولی خودش خیلی خونسرد گفت…
- غروب جان دماغ من خیلی از دماغ تو بهتره، ملتفتی؟؟؟
مهتاب که اشک تو چشماش جمع شده بود از رو نرفت و گفت:- دماغ من خیلی هم خوبه! دماغ تو ضایع هست!
کامی بیشتر موهای مهتابو کشید و خونسرد گفت: دوباره میگم، گرفتی؟
مهتاب که حسابی دردش رفته بود گفت: آه! امید کجایی؟ منو از دست این نجات بده!
کامی با لبخند با مزهای موهای مهتابو ول کرد… به کارهای مهتاب و کامی عادت داشتیم. زمانی که امید بود، با هم میشدن.
سه تا وکل خونه رو روی سرشون میشاشیدن، همون طور که روی مبل نشسته بودم…
پالتومو از تنم درآوردم و به غزل دادم تا آویزون کنه، گلنار در حالی که پرتقالی رو پوست میکند، رو به من گفت:- خوب آفتاب خانم، چه خبر از بابا اینا؟
با بیتفاوتی گفتم: دربارهی… میدونه دوباره سر همون موضوع…- وااااا، بابات اینجوری میکنه؟
- خوب خودش آره، میدونه. ولی مرغش فقط یه پا داره. خودتون که میدونید به یه چیزی پیله کنه، پیله کرده…
- خوشتیپ نیست این بشر. هیچی نداره که من دلمو بخوام بهش خوش کنم…
غزل در حالی که سینی قهوه رو روی میز میذاشت گفت:- نمیخواهی به امید بگی؟
خیلی خونسرد به سینی خیره شدم و گفتم: چی رو بگم؟ خودش موضوع رو میدونه.
این بار کامی گفت: ولی نمیدونه، تا یه ماه بیشتر فرصت نداره…
برای دسترسی به هزاران رمان آنلاین و آفلاین و مطالعه راحت و سریع آنها، پیشنهاد میکنیم اپلیکیشن نودهشتیا را روی تلفن همراه خود نصب کنید. این اپلیکیشن تجربهای فوقالعاده از مطالعه رمانها در هر زمان و مکان را برای شما فراهم میآورد.
اگر شما نویسنده محترم رمان شبهای آفتابی من هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید، میتوانید درخواست حذف رمان خود را از سایت نودهشتیا ارسال کنید. ما به حقوق نویسندگان محترم احترام میگذاریم و در صورت درخواست، رمانها از سایت حذف خواهند شد.