مشخصات رمان:
رمان آسمان خاکستری اثر نرجس معنوی داستانی عاشقانه و هیجانی است که پیچیدگیهای یک زندگی اجباری و تحمیلی را به تصویر میکشد. داستان از جایی شروع میشود که آسمان، دختر قوی و مستقلی است که به خاطر فشارهای پدر خواندهاش، درگیر یک ازدواج اجباری با نیما، دوست پدرش، میشود. آسمان و نیما با هم توافق میکنند که ازدواجشان صوری باشد و همه چیز به نظر میرسد که در مسیر آرامی پیش میرود. اما وقتی نیما شب عروسی، آسمان را مورد دست درازی قرار میدهد و او را به یک شیخ عرب در انگلیس میفروشد، داستان وارد مسیر تاریکتری میشود.
این رمان به موضوعاتی همچون قدرت، آزادی، و همچنین داستانی پیچیده و تراژیک از ازدواجهای اجباری و سوءاستفادههای عاطفی پرداخته است که در نهایت آسمان باید با شرایطی دشوار روبهرو شود و راه خود را پیدا کند.
رمان آسمان خاکستری داستان دختر قوی و مستقلی به نام آسمان را روایت میکند که به دلیل اصرار پدر خواندهاش، درگیر ازدواجی اجباری با نیما، دوست پدرش، میشود. در ابتدا، آسمان و نیما توافق میکنند که ازدواج آنها صوری باشد، اما داستان به سرعت وارد مسیری پیچیده و تاریک میشود. شب عروسی، نیما و دوستش آسمان را مورد دست درازی قرار میدهند و او را به شیخ سعید، شیخ عرب در انگلیس، میفروشند. آسمان از این وضعیت وحشت زده شده و دچار مشکلات روحی و جسمی میشود که زندگیاش را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد.
چشمهاش رو باز کرد. قبل از هر چیزی بدن درد امانش رو برید، با یادآوری صحنه دست درازی نیما و دوستش به خودش وحشت زده جیغ کشید،
دیشب توی آب پرتقالش به چیزی ریخته بودن و اون، فلج شده بود. بعدش به جز نیما یکی دیگه هم اومده بود تو اتاق و دو نفره بهش دست درازی کرده بودند،
بعد هم اثر انگشتش رو نیما پای برگههای طلاق زده بود و در همون حالی که نمیتوانست تکون بخوره و انگار فلج شده بود، به یکی زنگ زده بودن که بیاد و اون رو ببره.
دوباره جیغ کشید، با شنیدن صدای جیغ خودش متوجه شد که از فلج بودن دیشبش هیچ خبری نیست. تو خودش جمع شد و بیوقفه با یادآوری صحنه به صحنه ی دست درازی نیما و دوستش به حریم خودش به جیغ کشیدن ادامه داد.
اون سر درد مسخره، قرص و آب پرتقالی که نیما براش آورده بود، سر شدن بدنش، ماساژ!
تمام دیشب از جلوی چشمهاش میگذشت و اون هیستریک جیغ میکشید. اصلا دلش نمیخواست باور کنه نیما چه بلایی به سرش آورده.
در اتاق باز شد و یه زن و مرد غریبه وارد اتاق شدند. به محض اینکه مرد رو نزدیک خودش دید، از ترس آباژور روی میز رو به سمتش پرت کرد و وحشت زده داد زد؛ جلو نیا عوضی. آشغال جلو نیا.
بدنش قفل کرده بود و به شدت میلرزید، زن با دیدن وضعیتش به سمتش پا تند کرد و بغلش کرد؛ هیش، آروم باش، حتما خواب بد دیدی، دختر آروم.
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراه خود، میتوانید به دنیای گستردهای از رمانها دسترسی پیدا کنید. این اپلیکیشن به شما امکان میدهد که هزاران رمان آنلاین و آفلاین را در هر زمان و مکانی مطالعه کنید و از تجربه خواندن لذت ببرید.
اگر شما نویسنده رمان آسمان خاکستری هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید، میتوانید از طریق درخواست حذف، رمان خود را از سایت نودهشتیا حذف کنید.
دانلود رمان آسمان خاکستری... آسمان دختر قوی و مستقل که به خاطر اصرار های پدر خوانده اش درگیر یه ازدواج اجباری با نیما دوست پدرش میشه و با هم قرار یه ازدواج صوری رو میزارن تقریبا همه چیز خوبه تا اینکه نیما شب عروسی با دست درازی که خودش و دوستش به آسمان میکنند اونو به جای بدهی به شیخ سعید شیخ عرب توی انگلیس میفروشن.
[…] دانلود رمان آسمان خاکستری به قلم نرجس معنوی با لینک مست… […]