دانلود رمان این مرد کابوس من است… دلارام توسط گپے تو تلگرام با پرهام آشنا میشه و بعد چند ماه دوستے مجازے قرار میذارن همدیگه و ببینن. پدر دلارام طے سانحه اے که تو مهمونے خانوادگیشون رخ میده فوت میکنه و مادرش فلج میشه …
پدر دلارام به خواهرش پول سنگینے بدهکار بوده که بعد فوتش عمه دلارام اقدام به فروش خونش میکنه … در این حین پسر عموے پدر دلارام اون و مادرش سرپرستے میکنه شاهین پسرے تند خو و خودراے هست که وقتے متوجه ارتباط دلارام و پرهام میشه…..
بچه یکم هم درسات رو بخون، به بابات میگم گوشی رو بگیره و بهت نده ها! مامان، به خدا درس هام تموم شده، همش یک ربعه گوشی دستمه!
خیلی خب حالا، اومدم بگم من فردا نیستم، عمه هاجر عمل کرده میرم ملاقاتش تا عصر نیستم، ساعت های سه و چهار میام خونه. چرا عمل کرده؟
چسبندگی روده داشت، مونا زنگ زد گفت. چقدر من از این مونای نچسب بدم میاد. دم! این چه طرز صحبت کردنه؟
مامان، جان من بیخیال شو، میدونی که ازشون خوشم
نمیاد!
سری تکون داد و گفت: از مدرسه اومدی غذات رو گرم کن بخور، گرسنه نمونیا معدت باز میریزه بهم. چشم…
الانم بگیر بخواب انقدر با اون ماس ماسک ور نرو. بازم چشم
لبخندی زد و با گفتن شب بخیر از اتاقم بیرون رفت.
بعد از رفتن مامان از اتاق، دوباره گوشی رو روشن کردم که دیدم همون مزاحمه پیام داده. اکانتش اسمی نداشت و فقط سه نقطه زده بود، عکس پروفایلشم یه نیم تنه مرد کت پوشیده با کروات بود.
یعنی کی میتونست باشه؟ هدفش از این پیام ها چی بود؟
شاید همون آشنای پرهام باشه؟
پیامش رو باز کردم….پیامم رو سین میکنی و جواب نمیدی؟ این کارت اصلا مؤدبانه نیست فسقلی! از پیامش هم عصبی شدم هم استرس گرفتم، با دستای لرزونم براش نوشتم: شما؟
بلافاصله جواب داد…بهت سالم یاد ندادن بچه!…فکر کنم اشتباه گرفتید….خانواده ات خبر دارن از اعتمادشون سوء استفاده می کنی؟
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید
دانلود رمان این مرد کابوس من است... دلارام توسط گپے تو تلگرام با پرهام آشنا میشه و بعد چند ماه دوستے مجازے قرار میذارن همدیگه و ببینن. پدر دلارام طے سانحه اے که تو مهمونے خانوادگیشون رخ میده فوت میکنه و مادرش فلج میشه …
پدر دلارام به خواهرش پول سنگینے بدهکار بوده که بعد فوتش عمه دلارام اقدام به فروش خونش میکنه … در این حین پسر عموے پدر دلارام اون و مادرش سرپرستے میکنه شاهین پسرے تند خو و خودراے هست که وقتے متوجه ارتباط دلارام و پرهام میشه…..