رمان «بیرحمی شیرین» داستانی عاشقانه و مافیایی است که به رابطهی پیچیده و دلهرهآور میان شخصیتهای اصلی میپردازد. در این داستان، مردی که خود را به عنوان فردی بیرحم و سنگدل معرفی میکند، به اشتباه دروازهای را به سوی دنیای جدید باز میکند. این اشتباه که به درک و کشمکش درونی میانجامد، به تحولی بزرگ در زندگی هر دو طرف میانجامد. او که به طرز عجیبی جذب شخصیت معصوم و بیگناه زن میشود، با وجود تمام تلاطمها و درگیریها، نمیتواند از کشش به او فرار کند.
این رمان درباره مردی است که خودش را بیرحم و سنگدل میداند و به دنبال در دست گرفتن هر چیزی که میخواهد است. او به اشتباه درِ خانهای را میزند و وارد دنیای جدیدی میشود که از نظر او کاملاً خارج از شخصیتش است. او به شدت جذب شخصیت پاک و معصوم زن میشود و این کشش باعث میشود که روح تاریکش تغییر کند. این رمان به طور عمیقتری به بررسی تضادهای درونی، احساسات و عشق در دنیای بیرحم مافیا میپردازد.
بعد از همون شب، من توی زیر کوهی از پتوها حالت پیچ خورده روی تخت دو نفرهام فرو رفته بودم و به سقف خیره شده بودم.
با آهی از ناامیدی، به پهلوی خودم خم شدم و چرخیدم و وقتی که درد کبودی و زخم پاهام قرار گرفت صورتم رو مچاله کردم و خودمو عقب کشیدم.
درد فقط اون جا نبود. همه چیز درد میکرد. هیچ راهی نبود که من فردا کبودی نداشته باشم. با این حال، من نمیتوانستم از امشب پشیمون باشم.
این کار احمقانه و دیوونه کننده و غلط و کاملا خارج از شخصیتم بود… و این همون چیزی بود که من از اون خوشم اومد.
مثل این بود که از صفحات یه کتاب بیرون اومده باشه و بالاخره زنده مونده بودم، و اگه فقط برای چند ساعت زندگی میکردم،
سالها بعد از الان، وقتی که من توی یه کتابخانه کوچک توی حومه شهر کار میکردم، از خاطرات امشب جشن میگرفتم و مطمئن بودم که حداقل برای یه شب، من قهرمان داستان خودم بودم.
دستم رو برای گرفتن تلفن همراه دراز کردم، ترجمهی گوگل رو روی گوشیم بالا بردم.
این متنی که میخواستم جستجو کنم خیلی طولانی بود، اما میدونستم که شما میتوانید توی تلفظ کلمه به کلمه رو تایپ کنید و گاهی اوقات گوگل کل متن رو تشخیص میده.
چندین آزمایش و متنهای مختلف طول کشید، اما در نهایت جملهی “تی موی موی مالن کی (kiy’malen moy moy Ty)” رو تایپ کردم.
و عبارت واقعی به خط سیریلیک روسی بر روی صفحه نمایش درخشید.
به ترجمه انگلیسی خیره شدم، و نمیتوانستم بال بال زدنم رو سرکوب کنم. معنیش این بود: تو مال منی، کوچولوی من…
دانلود مستقیم بلافاصله پس از پرداخت. پس از پرداخت، لینک دانلود به شما ارائه خواهد شد.
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراه خود، میتوانید هزاران رمان آنلاین و آفلاین را همزمان در دسترس داشته باشید.
اگر شما نویسنده یا ناشر این رمان هستید و از انتشار اثرشان در سایت نودهشتیا رضایت ندارید، لطفاً درخواست حذف خود را به پشتیبانی سایت ارسال کنید.
این یه اشتباه بی گناه و معصومانه بود. اون در اشتباهی رو زد. درِ خونه ی من رو. اگه من مرد بهتری بودم، اون رو رها می کردم و میذاشتم بره ولی من مرد بهتری نبودم. من یه بی همه چیز بی رحم و سنگدل هستم. من بی رحمانه پاکدامنی اون رو برای خودم ادعا کردم.باید کافی می بود. ولی کافی نبود.بیشتر نیاز داشتم، اشتیاق به اون رو داشتم، اون به وسواس و علاقه و دلبستگی ام تبدیل شد. شیرینی و پاکی اون روح تاریک منو طعنه و نیش زد…