دانلود رمان آرتیست به قلم مریم عباسقلی با لینک مستقیم

دانلود رمان آرتیست به قلم مریم عباسقلی با لینک مستقیم

دانلود رمان آرتیست به قلم مریم عباسقلی با لینک مستقیم

مشخصات رمان آرتیست:

• نام رمان: آرتیست
• نویسنده: مریم عباسقلی
• ژانر: عاشقانه
• تعداد صفحات: ۲۸۶۰
• فرمت رمان: PDF

معرفی رمان آرتیست

رمان آرتیست به قلم مریم عباسقلی داستانی عاشقانه است که در دنیای هنر و تئاتر می‌گذرد. آذر دخت، شخصیت اصلی این رمان، دانشجوی رشته تئاتر است و در ابتدای داستان به عقد مهدی در می‌آید. اما با وجود خانواده‌های سنتی دو طرف، این ازدواج به راحتی پیش نمی‌رود و در دوران عقد مشکلاتی سر راه آن‌ها قرار می‌گیرد.

همزمان با این مشکلات، یونا بازیگر معروف سینما و پسر امیرخسرو جم، کارگردان معروف، برای اجرای افتخاری تئاتر به دانشگاهی که آذر دخت در آن تحصیل می‌کند می‌آید و حوادث جدیدی در زندگی آذر دخت شکل می‌گیرد.

خلاصه رمان آرتیست

آذر دخت دانشجوی رشته تئاتر است که در یک خانواده سنتی بزرگ شده است. او به عقد مهدی در می‌آید و با مشکلاتی از قبیل تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی در دوران عقد روبرو می‌شود. از سوی دیگر، یونا، بازیگر مشهور سینما و پسر کارگردان موفق امیرخسرو جم، برای مدت زمان کوتاهی به دانشگاه آذر دخت می‌آید تا در اجرای تئاتری شرکت کند. این اتفاقات باعث تغییراتی در زندگی آذر دخت و رابطه‌اش با مهدی می‌شود.

بخشی از رمان آرتیست

حسین به خواست آقا ابراهیم مشغول پذیرایی شد. آذر دخت نگاهی چرخاند و تنها مبل خالی، درست روبه روی مهدی بود. نشست و پا روی پا انداخت و آقا ابراهیم چشم غره رفت و حرص خورد.
پسر مقابلش، با پوستی سفید، مانند مادرش و موها و ابروهای پرپشت و مشکی مثل پدرش، از نظر اندام و ظاهر، مقبول بود.
تا جایی که می‌دانست، پسرهای حاج قدرت آرام بودند. البته به قول ساناز، گاهی حسین جوش می‌آورد.
اما آنطور که فهمیده بود، مهدی ولد خلف خانواده‌اش محسوب می‌شد.
حسین کسب و کاری برای خودش راه انداخته بود و دو سه سالی می‌شد که در مغازه‌ی لوازم التحریری که اجاره کرده بود، مشغول بود.
اما مهدی کنار پدرش در هایپر مارکت مانده بود. علاوه بر این‌ها، حاج قدرت کار بساز و بفروش ساختمان هم می‌کرد. اوضاع مالیشان هم خوب بود. دستشان به دهانشان می‌رسید.
این مراسم خواستگاری، برای آذردخت بیشتر جنبه‌ی سرگرم کننده داشت. خواستگارهای قبلی‌اش را می‌راند و برای آمدنشان به خانه مخالفت می‌کرد.
اما مدتی قبل که مهدی او را در خیابان دیده بود، مقابلش ایستاده و گفته بود که یک فرصت به او بدهد. آذر دخت گفته بود عاشق تئاتر است.

پیشنهاد نصب اپلیکیشن نودهشتیا

با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراه خود، می‌توانید به هزاران رمان آنلاین و آفلاین دسترسی داشته باشید و از مطالعه راحت و بی‌دغدغه لذت ببرید.

درخواست حذف رمان

اگر شما نویسنده رمان آرتیست هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید، می‌توانید از طریق درخواست حذف، رمان خود را از سایت نودهشتیا حذف کنید.