دانلود رمان آخر این ماه به قلم مهرسار با لینک مستقیم
رمان آخر این ماه نوشتهی مهرسار، داستانی پیچیده و عاطفی از یک دختر جوان به نام ثمین است که با شرایط سختی در زندگی مواجه میشود. پدر ثمین به طور ناخواسته مرتکب قتلی شده و در زندان به سر میبرد. ثمین، به عنوان تنها امید خانواده، تمام تلاش خود را میکند تا پدرش را از زندان آزاد کند. او برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول به راههای مختلفی دست میزند، اما تنها کسی که میتواند رضایت را صادر کند، یاشار کشوری است، مردی متاهل و خودخواه که شرط میگذارد تا رضایت را در ازای وارد کردن ثمین به زندگی شخصی خود بدهد.
در این میان، احساسات پیچیدهای میان ثمین و یاشار شکل میگیرد و آنها به تدریج به یکدیگر علاقهمند میشوند. اما این علاقه، پر از تناقضات است، چرا که ثمین خود را میان عقل و قلبش گرفتار میبیند. رمان به تصویر کشیدن دنیای پیچیده انسانی میپردازد، جایی که تصمیمات سخت و شرایط اجتماعی بر احساسات و روابط انسانها تأثیر میگذارند. تصمیم ثمین برای انتخاب بین نجات پدر و عشق به یاشار، نقطهعطفی در داستان است که سرنوشت او را رقم میزند.
رمان آخر این ماه داستان ثمین است، دختری که زندگیاش تحت تاثیر یک تراژدی بزرگ قرار میگیرد. پدرش به طور غیرعمدی مرتکب قتلی میشود و در زندان به سر میبرد. ثمین به سختی تلاش میکند تا رضایت خانواده مقتول را بگیرد و پدرش را از زندان آزاد کند. در این میان، یاشار کشوری، مردی متاهل و قدرتمند، تنها کسی است که میتواند رضایت را صادر کند. اما یاشار به شرطی رضایت میدهد که ثمین را وارد زندگی شخصیاش کند.
پس از ورود ثمین به زندگی یاشار، رابطهای پیچیده میان آنها شکل میگیرد. یاشار که در ابتدا تنها قصد استفاده از ثمین را دارد، به تدریج به او علاقهمند میشود. اما ثمین درگیریهای درونی زیادی دارد و نمیتواند میان عشق و وظیفه خود تصمیم بگیرد. این رمان به بررسی پیچیدگیهای انسانی، عشق در شرایط سخت، و انتخابهای دشوار میپردازد و به شما نشان میدهد که چطور تصمیمات فردی میتوانند زندگی انسانها را تغییر دهند.
“کلید انداختم به در حیاط. با دیدن خانم جباری همسایه طبقه بالایی سلام کردم و از پلهها رفتم بالا. زنگ واحدمون رو زدم و کتونیهایم رو داشتم در میآوردم که در باز شد.”
“سلام مامان، مرسی اینارو میگیری! من کتونیهایم رو دربیارم.”
“بعد گرفتن ساک خرید راه افتاد سمت پذیرایی خونه و گفت: صد بار گفتم انقدر کتونی نپوش پاهات بزرگ میشه!”
“خب مامان جان با پاشنه بلند که نمیتونم برم بیام، پاهام درد میگیره، تاول میزنه، میدونی چقدر در روز پیاده میرم میام…”
“غروب بود که بابا اومد. بعد خوردن شام ظرفها رو شستم و داشتم میرفتم سمت اتاقم که بابا گفت: کجا میری؟ بیا چایی بخور بابا.”
“نمیخورم خستهام میرم دراز بکشم، بخورید شما، شب بخیر.”
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراه خود، به دنیایی از رمانهای آنلاین و آفلاین دسترسی پیدا کنید. این اپلیکیشن به شما این امکان را میدهد که هزاران رمان را به صورت همزمان در دسترس داشته باشید و بدون هیچگونه مشکل یا محدودیتی از آنها استفاده کنید. چه در خانه باشید و چه در حال رفتوآمد، همیشه و همهجا به رمانهای دلخواه خود دسترسی خواهید داشت. این اپلیکیشن همچنین شما را از آخرین بهروزرسانیها و رمانهای جدید مطلع میکند.
اگر شما نویسنده رمان آخر این ماه هستید و از انتشار آن در سایت نودهشتیا رضایت ندارید، میتوانید به راحتی با تیم پشتیبانی سایت تماس بگیرید و درخواست حذف رمان خود را ثبت کنید. سایت نودهشتیا به حقوق نویسندگان احترام میگذارد و آماده است تا در صورت درخواست شما، اقدامات لازم را انجام دهد.
اگر به داستانهای عاشقانه و در عین حال پیچیده علاقهمند هستید، رمان آخر این ماه با وجود داستانی پر از احساسات گوناگون، تصمیمات سخت، و شخصیتهای عمیق و پیچیده، انتخاب مناسبی برای شما خواهد بود. این رمان در میان هزاران رمان عاشقانه، یک داستان متفاوت است که به چالشهای انسانی و انتخابهای دشوار در زندگی پرداخته است. اگر به دنبال یک رمان با پیچیدگیهای عاطفی و اجتماعی هستید، آخر این ماه میتواند تجربهای بینظیر برای شما باشد.