خلاصه کتاب:
دانلود رمان تو خاطره نشدی... پای چپم را با حرص به زمین کوبیدم و با لحن شاکی پرسیدم: چه خبره باز؟! دوباره چی شده که داری با بهانههای الکی میفرستی برم خونهی مامان لیمو؟ با خونسردی تقلبیاش، جدی و محکم جواب داد: چراش رو گفتم بهت؛ الانم برو بذار به کارم برسم. نفسم را رها کردم و با لحن تهدیدآمیزی گفتم: این دفعه برم، دیگه نمیآم!
دانلود رمان مرجع جامع دانلود pdf تمامی رمان های ایرانی و خارجی است.
پرداخت امن
پشتیبانی 24 ساعته
کیفیت و سرعت در ارایه خدمات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان – دانلود رمان های عاشقانه pdf " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.