دانلود رمان رفیق روزهای بد... هامون و نامزدش منتظر تولد فرزندشان هستند، اما جنین به دلایل نامعلومی سقط میشود. هامون که فکر میکند مشکل از هستی است، به او دلداری میدهد. اما جواب دکتر هر دو را متحیر میکند؛ مشکل از خود هامون است و دیگر قادر به بچهدار شدن نیست. این موضوع باعث میشود که هستی یک صبح او را برای همیشه ترک کند. در این میان، سلوا، یکی از همکلاسیهای قدیمی او، حاضر میشود نقش زن باردار هامون را بازی کند تا او بتواند حق و حقوق خودش را از خانوادهاش بگیرد. غافل از اینکه سلوا پنهانی دل در گرو هامون دارد...
دانلود رمان پروژه رئیس... اولین باری که مریک کرافورد رو دیدم، در طول مصاحبه کاریم بود. خب، از نظر فنی، من اون رو بیست دقیقه قبلتر وقتی که یهویی وارد اتاق پرُویی که چند ساختمان پایینتر از محل مصاحبهام بود دیدم. من داد زدم، اون فریاد زد. بعد از اینکه باهاش کلکل کردم، تونستم در رو روی اون عوضی ببندم. همانطور که میتونید تصور کنید، وقتی متوجه شدم اون مرد بیادب قراره رئیس جدیدم باشه، وحشت کردم. با این حال، بنظر میرسید اون منو نشناخته یا من اینطور فکر میکردم... تا اینکه در طول مصاحبه دوباره با هم دعوا کردیم و اون بهم گفت...