خلاصه کتاب:
دانلود رمان غیاث... من غیاثم! غیاثِ ساعی! بوکسور زیرزمینی ۳۰ سالهای که یه شب از سر گیجی با یه دختر کوچولوی ۱۹ ساله هم اتاق میشم! منی که از جنس مونث فراریم، واسه آزار دادن اون دختر بچه دست به هر کاری میزنم، ولی حواسم نیست که دل و ایمانم بند اون دوتا چشم مشکی رنگش شده! اینو زمانی میفهمم که دختر کوچولویی که با دستای خودم بزرگش کردم، با بچهای که از من تو شکمش داره، ترکم میکنه و…
خلاصه کتاب:
دانلود رمان زهرچشم... ماهک دختری آزاد و بیپروا که به خاطر یک سوءتفاهم مجبور میشود با سید علی، پسر مستبد و متعصب حاج محمد که یه محل به اسمش قسم میخورند، عقد کند.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان زهرچشم... ماهک دختری آزاد و بیپروا که به خاطر یک سوءتفاهم مجبور میشود با سید علی، پسر مستبد و متعصب حاج محمد که یه محل به اسمش قسم میخورند، عقد کند.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان سایه های مست... سایه، به صورت اتفاقی شاهد قتل یک دختر جوان میشود. میخواهد خودش را بیتفاوت نشان بدهد و از خطر دور بماند، اما طاقت نمیآورد و به ادارهی پلیس میرود تا دیدههایش را گزارش بدهد. غافل از اینکه چیز مهمی را پیش قاتل جا گذاشته؛ نشانهای که مثل یک آدرس دقیق، قاتل را به او میرساند…
خلاصه کتاب:
دانلود رمان سایه های مست... سایه، به صورت اتفاقی شاهد قتل یک دختر جوان میشود. میخواهد خودش را بیتفاوت نشان بدهد و از خطر دور بماند، اما طاقت نمیآورد و به ادارهی پلیس میرود تا دیدههایش را گزارش بدهد. غافل از اینکه چیز مهمی را پیش قاتل جا گذاشته؛ نشانهای که مثل یک آدرس دقیق، قاتل را به او میرساند…
خلاصه کتاب:
دانلود رمان شاه خشت... پریناز دختری زیبا، در مسیر تنهایی و بیکسی، مجبور به کارهای بد میشود. روزگار پریناز را بر سر راه تاجری معروف و اصیلزاده از تبار قاجار میگذارد، فرهاد جهانبخش. مردی با ظاهری مقبول و تمایلاتی عجیب که...
خلاصه کتاب:
دانلود رمان شاه خشت... پریناز دختری زیبا، در مسیر تنهایی و بیکسی، مجبور به کارهای بد میشود. روزگار پریناز را بر سر راه تاجری معروف و اصیلزاده از تبار قاجار میگذارد، فرهاد جهانبخش. مردی با ظاهری مقبول و تمایلاتی عجیب که...
خلاصه کتاب:
دانلود رمان پاییز هزار رنگ...داستان از یک روز در دانشگاه شرودان شروع میشود، زمانی که سوگند هدایتی دچار حمله میگرنی میشود. به دلیل همراه نبودن داروهایش و شیطنت همکلاسیها، مجبور به ترک کلاس و رفتن به منزل میشود. از آنجایی که قادر به رانندگی نیست، دوستش لاله از روزبه قائمی درخواست میکند تا آنها را به منزل برساند…
خلاصه کتاب:
دانلود رمان نورانی... پسر قصهمون یه کشتیگیر معروفه که عاشق دختر خالشه، ولی خب مشکلات زیادی سر راهشون قرار میگیره…
خلاصه کتاب:
دانلود رمان چراغ قوه... یادش بخیر، تبریز زیبای من در آن سالها زیر انبوهی از دود گرفتار شده بود. دود باروت. بمب دستی. دود مبارزه و جنگ. من تنها ده سال داشتم. چشمان مادر برقی زد و لبخندی عمیق بر چهره خستهاش نشست. فنجان چای را بین انگشتان بلندش به بازی گرفته و خیره به پنجره بخار گرفته غرق خاطراتش شده بود.
پدرم مرد متمولی بود. زمیندار بود، مالدار بود، دستش به دهانش میرسید و مردم، بسیار سر سفرهاش نان میخوردند. ملک ما در یکی از محلات اعیاننشین تبریز بنا شده بود، یک عمارت بزرگ با کلی خدم و حشم که آن روزها چقدر شلوغتر و پررفتوآمدتر بود…