خلاصه کتاب:
دختری به نام رها در خانوادهی مذهبی که برای دختر ارزش زیادی قائل نیستن به دنیا اومده. روزی که قراره به زور اون رو به یکی بدتر از پدرش شوهر بدن با یکی از پسرایی که باهاش تو تئاتر کار میکرده فرار میکنه. کم کم رها به اون پسر دل میبنده غافل از اینکه اون پسر رها رو به جای بدهیش به یه گروه قاچاقچی میفروشه. به مردی که بهش میگن بی افندی. سرکرده باند مخوف و کثیفی که به خاطر شناخته نشدنش، ابهتش، مقامش معروف شده به بیافندی. در حالی که رها در چنگال بی افندی اسیره مردی که خوب رها رو می شناسه ولی رها شناختی ازش نداره دنبالش میگرده. کسی که تو بچگی به عقد هم در اومده بودن و رها از اون بیخبره. پسر عمویی که از جنس غیرت و عشقه و درپی این دختر کوی به کوی میگرده. حالا کدوم در این راه پیروز میشه؟ قدرت عشق کدوم مرد بالاتره؟؟
خلاصه کتاب:
سرگرد اهورا پناهی، مأموری بسیار سرسخت و حرفهای از رستهی اطلاعات، به طور اتفاقی توسط پسرخالهاش درگیر پروندهی قتلی میشود. او که در این راه اهداف شخصی و انتقام بیست سالهاش را هم دنبال میکند، به دنبال تحقیقات در رابطه با پرونده، مجبور با شراکت با دختری میشود که در ادامهی این شراکت اتفاقات ریز و درشتی برای هر دو پیش میآید و...
خلاصه کتاب:
شاهکار احتشام مردی مستبد و با ابهتی که مشهور ترین مدل بین المللی جهان و سرپرستی گروه بزرگ مافیایی را با عنوان والامقام زیر نظر شکوهی اداره میکند، طی همدستی غزال احمدی ستوان یکم اداره آگاهی برای خرید سهام شرکت اسکورت سرویس، زنی با نام لیلیث را برای آشنایی با او و قانع کردن برای خرید سهام با نقشه به شاهکار احتشام نزدیک میکند.لیلیث زنی زیبا و با ذکاوت فرزند حاج محسن تاجر فرش که پس از فوتش اتفاقات عجیبی را برای دخترش رقم زد.اما شکوهی نقشه جدیدی داشت و ...!
خلاصه کتاب:
پناه دختری نخبه که بدبیاری و بدبختی سایه به سایه همراهش است. دختری که غرق دنیای دخترانه خودش است ولی سرنوشت برایش بد مینویسد. امثال آدمهایی که روزگار بهرسم همیشگی پر پروازی برایشان باقی نگذاشته و آنها را دستخوش حوادث خودش میکند...
خلاصه کتاب:
در مورد دو تا خواهر دو قلو به نام ها ناتاشا و نیوشاست که هر دو ستوان ارتش هستند و برای ماموریتی عازمه افغانستان می شوند. در آنجا ناتاشا عاشق یه سردار می شه به اسم هاکان و همینطور هم نیوشا عاشق یه سرهنگ ایرانیه به اسم سرهنگ امینی
ماجرا هایی طی عملیات ها در افغانستان شکل می گیره که این 4 نفر به عشقشون اعتراف می کنند...
خلاصه کتاب:
خب خب خب رمانمون درباره یه دختر به اسم مائده هست که تو یه خانواده ی معمولی و با ارامش زندگی میکنه و از زندگیش راضیه
کنکور میده و وارد دانشگاه میشه با داداشش مهیار و دوستش هم دانشگاهیه و با دوتا از دوستای خودش همخونه ست....
تا اینکه استادش تو دانشگاه میبینتش و با نقشه ی از پیش تعیین شده مائده رو به مهمونی میکشه تو این مهمونی با روبرو شدن با یه شخص مهم سرنوشتش تغییر میکنه که این باعث تغییرات تلخ و شیرینی تو زندگیش میشه
البته دختر رمانمون شخص خاصیه و قدرت زیادی داره اما هیچکس نمیدونه اون کیه...به نظر شما کیه؟....خب...خودتون بخونید تا بفهمید مائده کیه........
پایان خوش...
خلاصه کتاب:
خب خب خب رمانمون درباره یه دختر به اسم مائده هست که تو یه خانواده ی معمولی و با ارامش زندگی میکنه و از زندگیش راضیه
کنکور میده و وارد دانشگاه میشه با داداشش مهیار و دوستش هم دانشگاهیه و با دوتا از دوستای خودش همخونه ست....
تا اینکه استادش تو دانشگاه میبینتش و با نقشه ی از پیش تعیین شده مائده رو به مهمونی میکشه تو این مهمونی با روبرو شدن با یه شخص مهم سرنوشتش تغییر میکنه که این باعث تغییرات تلخ و شیرینی تو زندگیش میشه
البته دختر رمانمون شخص خاصیه و قدرت زیادی داره اما هیچکس نمیدونه اون کیه...به نظر شما کیه؟....خب...خودتون بخونید تا بفهمید مائده کیه........
پایان خوش...
خلاصه کتاب:
خودخواهــــــــــــــــ است...
ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻻﯾﻖ ﺑﺎﺷﯽ تمام دنیا ﺭﺍ ﻓﺮﺵ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯾﺖ میکند...
ﺧﻮﺩﺧﻮﺍﻫــــــــــــــ است...
ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻻﯾﻖ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ هایش ﺩﺭ ﺗﻮ ﺧﻼﺻﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ...
خودخواهـــــــــــ است...
ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻻﯾﻖ ﺑﺎﺷﯽ آتش میزند هر آنچه با تو سر لج دارد...
خودخواهــــــــ است...
ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻻﯾﻖ ﺑﺎﺷﯽ برایت تبدیل به یک جمع ساده میشود...
و اینجا خانوم بودن چه زیباست برای مردی خودخواه، که در تمام دنیا فقط یک نفر را عاشقانه میپرستد...!
خلاصه کتاب:
شخصیت مرد این رمان گذشته مچهولی داره که با پرونده گذشته دلارام توی هم پیچ میخوره طوری که کم کم این دو پرونده به صورت باور نکردنی از یه جایی بهم مربوط میشه و در اخر طبق معمول دلارام کنجکاو ما موفق به کشف همه چی میشه طوری که هم میتونه پرونده دادگاهی خودشو حل کنه هم پرونده دادگاهی نکیسارو...
خلاصه کتاب:
پایگاه ویژه در اصل یه مرکز خاص توی اداره ی پلیسه که بهشون پرونده های مشکل و گاهی حساس و یا مشکل دار رو می دن که حل کنن.
فرمانده ی پایگاه، سرگرد سهند بهنام هست که برای اینکه فرمانده این گروه متخصص بشه، آموزش های خاصی هم دیده .. بهترین افراد را هم کنارش جمع کردن تا بتونه کارشو به نحو احسنت انجام بده . داستان فعلا دارای دو جلد و هفت اپیزوده که هر کدوم از اپیزود ها، یک پرونده رو دنبال می کنن . منتظر جلد سوم هم باشید 😍
دانلود رمان مرجع جامع دانلود pdf تمامی رمان های ایرانی و خارجی است.
پرداخت امن
پشتیبانی 24 ساعته
کیفیت و سرعت در ارایه خدمات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان – دانلود رمان های عاشقانه pdf " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.