📖 نام رمان: به گمونم دل من رفته به باد
✍️ نویسنده: فاطمه ناصری
📚 ژانر: عاشقانه، خدمتکاری، ممنوعه، هیجانی
📥 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون
یاس، دختری زیبا و باوقار که بهخاطر مشکلات مالی مجبور میشود در خانههای اشرافی شهر کار کند. در یکی از این خانهها، با زن و مردی خوشقلب آشنا میشود که سالهاست در انتظار بازگشت پسرشان از خارج کشور هستند. پسر مغرور و مرموزی که بعد از فوت همسرش، همراه با نوزادی به ایران بازمیگردد. اما حالا این خانه علاوه بر فرزند خردسالش، یک خدمتکار جوان و دلربا هم دارد! آیا سرنوشت این دو به هم گره خواهد خورد؟
📖 نام رمان: به گمونم دل من رفته به باد
✍️ نویسنده: فاطمه ناصری
📚 ژانر: عاشقانه، خدمتکاری، ممنوعه، هیجانی
📥 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون
یاس، دختری زیبا و باوقار که بهخاطر مشکلات مالی مجبور میشود در خانههای اشرافی شهر کار کند. در یکی از این خانهها، با زن و مردی خوشقلب آشنا میشود که سالهاست در انتظار بازگشت پسرشان از خارج کشور هستند. پسر مغرور و مرموزی که بعد از فوت همسرش، همراه با نوزادی به ایران بازمیگردد. اما حالا این خانه علاوه بر فرزند خردسالش، یک خدمتکار جوان و دلربا هم دارد! آیا سرنوشت این دو به هم گره خواهد خورد؟
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستمهای کامپیوتری، آیفون و...
صدای بسته شدن درب چوبی کلیسا سکوت را میشکند. پدر روحانی، طبق عادت همیشه، در سکوتی مطلق در کابین کوچک کنار محراب مینشیند و منتظر میماند تا شروع کنم. دستانم را روی صلیبی که از گردنم آویخته است میگذارم و با قلبی که زیر بار گناه سنگین شده، نجوا میکنم:
"برایم از خداوند طلب آمرزش کن، پدر مقدس، زیرا من یک گناهکارم."
رمان غرور و آبرو داستان براندو، برادر کارلو برونی را روایت میکند؛ مردی که در دنیای تاریک مافیا قدرتی بینظیر دارد، اما در دلش طوفانی از تضادها و احساسات نهفته است…
⚠ این رمان مناسب افراد زیر ۱۸ سال نیست.
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستمهای کامپیوتری، آیفون و...
صدای بسته شدن درب چوبی کلیسا سکوت را میشکند. پدر روحانی، طبق عادت همیشه، در سکوتی مطلق در کابین کوچک کنار محراب مینشیند و منتظر میماند تا شروع کنم. دستانم را روی صلیبی که از گردنم آویخته است میگذارم و با قلبی که زیر بار گناه سنگین شده، نجوا میکنم:
"برایم از خداوند طلب آمرزش کن، پدر مقدس، زیرا من یک گناهکارم."
رمان غرور و آبرو داستان براندو، برادر کارلو برونی را روایت میکند؛ مردی که در دنیای تاریک مافیا قدرتی بینظیر دارد، اما در دلش طوفانی از تضادها و احساسات نهفته است…
⚠ این رمان مناسب افراد زیر ۱۸ سال نیست.
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستمهای کامپیوتری، آیفون و...
رمان خلافکار دیوانه من دختر قصه، پرستار یک پسر دیوانه میشود، اما این دیوانگی عادی نیست! پسری که در دنیای خلافکارها قدرت زیادی دارد، اما کسی نمیداند که او درگیر یک ماجرای پیچیده است. طی اتفاقاتی، دختر متوجه میشود که مادر این پسر، به او مواد روانگردان میدهد تا او را در کنترل خودش نگه دارد. اما آیا دختر قصه میتواند این پسر را نجات دهد؟! ماجراهایی پر از طنز، عشق و هیجان در انتظار شماست...
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستمهای کامپیوتری، آیفون و...
رمان خلافکار دیوانه من دختر قصه، پرستار یک پسر دیوانه میشود، اما این دیوانگی عادی نیست! پسری که در دنیای خلافکارها قدرت زیادی دارد، اما کسی نمیداند که او درگیر یک ماجرای پیچیده است. طی اتفاقاتی، دختر متوجه میشود که مادر این پسر، به او مواد روانگردان میدهد تا او را در کنترل خودش نگه دارد. اما آیا دختر قصه میتواند این پسر را نجات دهد؟! ماجراهایی پر از طنز، عشق و هیجان در انتظار شماست...
افسونگری یک زن، چقدر میتواند خشم یک مرد قدرتمند را آرام کند؟
صدای نالههای من، درد حاصل از لذت من، آیا میتواند او را، مردی که حتی هیبتش مرا به واهمه میاندازد، آرام کند؟
🔻 من پرنسس مافیا هستم!
🔻 و حالا باید باکرگیام را به دشمن پدرم تقدیم کنم!
💥 من در شرف ازدواج با مردی هستم که هیچ چیز از او نمیدانم!
یک وحشی، یاغی، قاتل بینهایت جذاب...
حتی اسم و فامیلش را هم نمیدانم!
🔪 ترسِ شب ازدواجم مرا میکشت...
وقتی فکر میکردم قرار است زیر سلطه مردی به وحشیگری و درشتاندامی او قرار بگیرم…
افسونگری یک زن، چقدر میتواند خشم یک مرد قدرتمند را آرام کند؟
صدای نالههای من، درد حاصل از لذت من، آیا میتواند او را، مردی که حتی هیبتش مرا به واهمه میاندازد، آرام کند؟
🔻 من پرنسس مافیا هستم!
🔻 و حالا باید باکرگیام را به دشمن پدرم تقدیم کنم!
💥 من در شرف ازدواج با مردی هستم که هیچ چیز از او نمیدانم!
یک وحشی، یاغی، قاتل بینهایت جذاب...
حتی اسم و فامیلش را هم نمیدانم!
🔪 ترسِ شب ازدواجم مرا میکشت...
وقتی فکر میکردم قرار است زیر سلطه مردی به وحشیگری و درشتاندامی او قرار بگیرم…
همهچیز از یک سنگ آغاز شد...
سنگی نایاب که نشان یک خاندان بزرگ است.
گذشته و آینده را به هم پیوند میدهد و سرنوشتی را رقم میزند که کسی انتظارش را ندارد…
🔻 او مردی در سایههاست...
🔻 کسی نام واقعیاش را نمیداند، چهرهاش را هرگز ندیدهاند...
🔻 اما هرکس نامش را بشنود، از همان راهی که آمده برمیگردد!
💀 بیـک! 💀
💥 به معنای نجیبزاده… اما نامش تنها رعب و وحشت را القا میکند!
💥 قدرت در دستان اوست؛ مردی که هیچ نشانی از او در هیچکجا نیست!
💥 اما حالا دختری وارد زندگیاش شده که او را از سایهها بیرون میکشد!
🔹 او تکنوهی حاج احمد صالح است…
🔹 بازرگانی قدرتمند که نامش در جنوب مقدس است!
🔹 و حالا، دختری که با ورودش، پرده از اسراری کهنه برمیدارد…
📌 آیا این دختر میتواند معمای این مرد مرموز را حل کند؟
📌 سرنوشت او در دنیای تاریک و قدرتطلبانهی مافیا چه خواهد شد؟
همهچیز از یک سنگ آغاز شد...
سنگی نایاب که نشان یک خاندان بزرگ است.
گذشته و آینده را به هم پیوند میدهد و سرنوشتی را رقم میزند که کسی انتظارش را ندارد…
🔻 او مردی در سایههاست...
🔻 کسی نام واقعیاش را نمیداند، چهرهاش را هرگز ندیدهاند...
🔻 اما هرکس نامش را بشنود، از همان راهی که آمده برمیگردد!
💀 بیـک! 💀
💥 به معنای نجیبزاده… اما نامش تنها رعب و وحشت را القا میکند!
💥 قدرت در دستان اوست؛ مردی که هیچ نشانی از او در هیچکجا نیست!
💥 اما حالا دختری وارد زندگیاش شده که او را از سایهها بیرون میکشد!
🔹 او تکنوهی حاج احمد صالح است…
🔹 بازرگانی قدرتمند که نامش در جنوب مقدس است!
🔹 و حالا، دختری که با ورودش، پرده از اسراری کهنه برمیدارد…
📌 آیا این دختر میتواند معمای این مرد مرموز را حل کند؟
📌 سرنوشت او در دنیای تاریک و قدرتطلبانهی مافیا چه خواهد شد؟