خلاصه کتاب:
دانلود رمان هومورو... روایت دختری ساده و از جنس مهربانی که با تمام محدودیتها و ترسهایش میخواهد از قفس و حصاری که خانواده و تفکرات سنتی برایش ساختهاند بیرون بیاید. پنهانی تلاش برای زندگی کردن و مستقل شدن میکند، اما سرنوشت جوری رقم میخورد که وارد زندگی مردی میشود که درست نقطه مقابل خودش است. عشق را تجربه میکند و به او تکیه میکند، اما همان لحظه پرده از حقیقتی تلخ برداشته میشود و طی اتفاقاتی کاملاً غیرمنتظره، کمکم درگیر مشکلات بزرگی میشود…
خلاصه کتاب:
دانلود رمان غیاث... من غیاثم! غیاثِ ساعی! بوکسور زیرزمینی ۳۰ سالهای که یه شب از سر گیجی با یه دختر کوچولوی ۱۹ ساله هم اتاق میشم! منی که از جنس مونث فراریم، واسه آزار دادن اون دختر بچه دست به هر کاری میزنم، ولی حواسم نیست که دل و ایمانم بند اون دوتا چشم مشکی رنگش شده! اینو زمانی میفهمم که دختر کوچولویی که با دستای خودم بزرگش کردم، با بچهای که از من تو شکمش داره، ترکم میکنه و…
خلاصه کتاب:
دانلود رمان زهرچشم... ماهک دختری آزاد و بیپروا که به خاطر یک سوءتفاهم مجبور میشود با سید علی، پسر مستبد و متعصب حاج محمد که یه محل به اسمش قسم میخورند، عقد کند.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان زهرچشم... ماهک دختری آزاد و بیپروا که به خاطر یک سوءتفاهم مجبور میشود با سید علی، پسر مستبد و متعصب حاج محمد که یه محل به اسمش قسم میخورند، عقد کند.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان رخساره... نگاهش را با لبخند از جایگاه عروس و داماد گرفت و دکمهٔ کت خوشدوخت و اسپرتش را بست. با دقت اطراف را از نظر گذراند. همهچیز مرتب بود. بهقاعده و طبق اصول. بیخود نبود که تکتک تاریخهای چندماه آیندهاش هم برای مراسم عروسی رزرو شده بود. حالا تالار پذیراییاش حسابی اسم و رسم در کرده بود.
تذکری به یکی از پیشخدمتها داد و جلوتر رفت. امشب مراسم خاصی بود. برای عروسی خواهر دوست قدیمیاش حسابی سنگ تمام گذاشته بود. همهچیز باید به نحو احسن انجام میشد.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان خان کوچک... فواد خانی که با هر اخم و نگاهش، دل اهالی روستا را میلرزاند، دلباختهی دخترعموی خود، سراب است. اما سراب به خدمتکار عمارت، محمد، دل بسته و سرانجام با او فرار میکند. غرور زخمی فواد او را بر آن میدارد که سراب را به عذاب بیندازد، اما این جدال طولانی نیست؛ سراب به تدریج پی میبرد که عشق او به محمد تنها یک شیفتگی زودگذر بوده و احساس عمیقتری به فواد در دلش جوانه میزند. در نهایت، او با عاشقانههای فواد همراه میشود و قلبش را به او میسپارد. اما درست شب حجله، محمد بازمیگردد و سراب را میرباید، ماجرا را به نقطهای غیرمنتظره و خطرناک میکشاند...
خلاصه کتاب:
دانلود رمان مروارید... بُرهان زرگر، تهتغاری حاج آقا زرگر بزرگ، مالک راسته طلافروشهای بازار بزرگ تهران است. پسری از خانوادهای سنتی و مذهبی که جز با خواهر و مادرش، با هیچ زنی صحبت نمیکند و چشمش به هیچ زن دیگری نمیافتد! اما رسوایی برایش زمانی آغاز میشود که در بدترین موقعیت ممکن، او را با یک زن میبینند! حالا برهان چشم پاک باید برای رهایی از این وضعیت، با دختری ازدواج کند که…
مروارید دختر هجده سالهای است که برای رسیدن به آرزوهایش از پرورشگاهی که تمام سالهای زندگیاش را در آن سپری کرده، بیرون میآید و به دنبال شروعی تازه میرود. در همان روز اول، پس از تجربهای هیجانانگیز، با برهان روبهرو میشود و موقعیت بدشان در آن انبار باعث میشود تا حرفهای زیادی پشت سرشان بیفتد. حاج آقا زرگر، پدر برهان، آنها را مجبور میکند که با هم ازدواج کنند و این همان چیزی است که
مروارید از آن خواسته است...
خلاصه کتاب:
دانلود رمان تقاطع.. این داستان درباره دختری به نام سارا است که با دخترخاله مادرش، فرشته، زندگی میکند. زمانی که فرشته دچار کسالت میشود، سارا ناچار میشود با فرزندان او که در خارج از کشور زندگی میکنند تماس بگیرد و به آنها اطلاع دهد و...
خلاصه کتاب:
دانلود رمان التهاب... گلناز، دختری که برای کار وارد یک شرکت ساختمانی میشود، اما به واسطهٔ یک کینه و دشمنی، به جرم رابطه با صاحب شرکت کارش به کلانتری میکشد…
خلاصه کتاب:
دانلود رمان دلبر کوچک وحشی... دختر شاد و شنگولی به نام ترگل که با پدرش زندگی میکنه و داخل دانشگاه با استادشون روهان آشنا میشه و آغاز کل کل و فراز و نشیب های زندگیشون…