افسون دختری متین و معتقد است که برای کمک به دوستش به قرار ملاقات میرود، اما این قرار زندگی او را به کلی تغییر میدهد. او نمیداند که دوستش مبلغ زیادی از مردی به نام سردار حاتم، یک خلافکار خشن و آسیبدیده، دزدیده است و حالا افسون جای او برای تصفیه حساب فرستاده شده. افسون وارد عمارت سردار میشود و زندگیش به کلی تغییر میکند. او مجبور است به خاطر اعتقاداتش بجنگد و آزارهای مردی با فوبیاهای عجیب و غریب را تحمل کند.
در همین حین، او متوجه رازهایی در مورد کشته شدن خانوادهاش میشود، زمانی که سردار مغرور را افسون کرده و تبدیل به نفس کسی میشود که همه او را به عنوان فردی با گرایشهای جنسی خاص میشناسند، زیرا از تمام زنان فراری است و تنها با افسون کنار میآید.
افسون دختری متین و معتقد است که برای کمک به دوستش به قرار ملاقات میرود، اما این قرار زندگی او را به کلی تغییر میدهد. او نمیداند که دوستش مبلغ زیادی از مردی به نام سردار حاتم، یک خلافکار خشن و آسیبدیده، دزدیده است و حالا افسون جای او برای تصفیه حساب فرستاده شده. افسون وارد عمارت سردار میشود و زندگیش به کلی تغییر میکند. او مجبور است به خاطر اعتقاداتش بجنگد و آزارهای مردی با فوبیاهای عجیب و غریب را تحمل کند.
در همین حین، او متوجه رازهایی در مورد کشته شدن خانوادهاش میشود، زمانی که سردار مغرور را افسون کرده و تبدیل به نفس کسی میشود که همه او را به عنوان فردی با گرایشهای جنسی خاص میشناسند، زیرا از تمام زنان فراری است و تنها با افسون کنار میآید.
پروندهای خاص و عجیب در یک بیمارستان رواندرمانی در مادرید خبر از بیماری میدهد که درمانش غیرقابل ممکن است. پذیرش پرونده به دکتر کاملین، بهترین پزشک مرکز، سپرده میشود. او آغاز به درمان بیمار میکند، اما از هوش فوقالعاده و پیچیدگیهای بیمار بیخبر است. این پزشک وارد دنیای تاریکی میشود که هیچکس انتظارش را نداشت!
پروندهای خاص و عجیب در یک بیمارستان رواندرمانی در مادرید خبر از بیماری میدهد که درمانش غیرقابل ممکن است. پذیرش پرونده به دکتر کاملین، بهترین پزشک مرکز، سپرده میشود. او آغاز به درمان بیمار میکند، اما از هوش فوقالعاده و پیچیدگیهای بیمار بیخبر است. این پزشک وارد دنیای تاریکی میشود که هیچکس انتظارش را نداشت!
نام رمان: مرد پشت نقاب
نویسنده: ساحل، پرستو
ژانر: عاشقانه، معمایی، صحنهدار
فرمت: PDF
مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و...
کلارا، دختری که سرنوشت او را به عمارت لرد شدو میکشاند، جایی که سالها هیچ زنی در آن حضور نداشته است. او تنها خدمه زن این عمارت مرموز میشود و کمکم متوجه نگاههای متفاوت لرد شدو به خود میشود... مردی که پشت یک نقاب سیاه پنهان شده و اعتراف میکند سالها هیچ زنی را لمس نکرده است. اما چرا؟ پشت این نقاب چه رازی نهفته است؟ کلارا با ورود به این عمارت درگیر معمایی خطرناک و احساسی غیرمنتظره میشود که زندگی او را برای همیشه تغییر میدهد...
دانلود رمان آبنبات چوبی... داستان دربارهی دختری به نام ملیکا است که پس از از دست دادن عشق زندگیاش، زندگیاش به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد. او تمام امیدهایش را در این رابطه گذاشته بود و حالا با از دست دادن آن، احساس میکند که همهچیز را از دست داده است. ملیکا به شدت غمگین و دلشکسته است و نمیداند چگونه باید با این احساسات سر کند.
اما یک اتفاق غیرمنتظره باعث میشود که سرنوشتش به طور کامل تغییر کند. شاید یک تصادف، یک ملاقات تصادفی یا حتی یک فرد جدید وارد زندگیاش میشود که به او کمک میکند تا دوباره به زندگی خود ادامه دهد. با گذر زمان، ملیکا میفهمد که زندگی او هنوز پتانسیلهای زیادی دارد و او میتواند دوباره خوشبختی را پیدا کند.
این داستان به بررسی موضوعاتی همچون غم از دست دادن، امید، و بازسازی خود میپردازد و نشان میدهد که چگونه یک حادثه میتواند سرنوشت را تغییر دهد و درهای جدیدی به سوی آیندهای روشنتر باز کند.